بهار آمد ، نبود اما حیاتی
درین ویران سرای محنت آور
بهار آمد ، دریغا از نشاطی
که شمع افروزد و بگشایدش در !
از : احمد شاملو
پ . ن : سال نو همگی خوش
موسیقی ابتدا و انتهای زبان است، همان گونه که احساسات، ابتدا و انتهای عقل است
افسانه، آغاز و پایان تاریخ است و عشق، شروع و ختم شعر
با زبان شعر بهتر می توان در دلها نفوذ کرد
من هفت سال شعر گفتم تا یاد بگیرم چگونه یک جمله ی درست بنویسم
شاعران شعر را نمی آفرینند ، شعر جایی در آن پس و پشت ها است
از دیر زمان در آنجا است ، شاعر کاری نمی کند مگر کشف آن !
نوشتن شعر را هیچ گاه کنار نگذاشتم
من در شعر رابطه ام را با زمان و زندگی نوین مردمم یافتم
هر حکایت دلنشین و هر شعر زیبایی ، سرشار از آموزش است